کشتن بقیه توسط داداشم
یک روز در خانه بودیم که ناگهان امیر عباس با یک تفنگ اسباب بازی آمد و شروع کرد به کشتن ما ها ومی گفت کیو وما خودمان را به کشتن می زدیم. بعد از آن ادای سوپرمن رادر آورد وما از خنده دل درد گرفتیم. بعد آن با شمشیر من آمد و مارا محکم می زد وکل بدن ما زخم شد. و هر وقت ما از پای کامپیوتر بلند می شویم او روی صندلی می نشیند وکیبرد رامی زند. ...
نویسنده :
امیر محمد
12:28